تا سخن لغتشناسان و زبانشناسان، شنیده نشود و نقبی به زوایای زبان عرف، که اهل لغت، آنرا دقیق میشناسند، زده نشود، پرده از چهرۀ غناء برداشته نمیشود.
نتیجه
در مقالی که فرادید اهل پژوهش و نظر گذارده شد، در نگاه نخست، پردهای از چرایی سخن و بحث از غناء، در این روزگار، به نمایش در آمد و به اثرگذاری شگفت این کهنسرگرمساز و شادیانگیز و دگرگون کنندۀ انسان از حالی به حالی، اشاره شد و اینکه چسان روح و روان آدمی را در چنگ میگیرد و از او هویتی دیگر میسازد.
و در جایجای مقال، مدار بحث بر این قرار گرفته که پرتوهایی به روی موضوع غناء، افکنده شود ابهامزدا، روشنگر و هموارکنندۀ راهِ دریافت و شناختِ بهتر از مقولۀ پیچیده و مجمل غناء که از دیرین روزگار تاکنون، فقیهان و اصولیان، آنرا در ردیفِ مسائل آکنده از اجمال و گزارههایی که حدود ناروشنی دارند، قرار دادهاند.
به گمان ما، این اجمال و ابهام، که سخت باید برای زدودن آن تلاش گردد، در محدودۀ موضوع حکم است، مفهوم و تعریف غناء و در پی آن، معیارهای بازشناسی نمونههای غناء حلال از حرام.
برای زدودن این ابهام و اجمال، در درازای پرفراز و نشیب فقه و فقاهت، و در گاهِ کشاکشهای جبهۀ اندیشهورزانه و دقیقاندیشانۀ فقاهت، در هر دوره و برههای، با غناء و موسیقی و آواهای بیماریزا و خردپریش، تلاشهای راهگشا، سترگ و دامنهداری انجام گرفته است که ما در این نبشتار، برای رسیدن به موسیقی معیار و هنجار و نمایاندن چهرۀ کریه غناءِ خردپریش و تباهگر، یکیک دیدگاههای برجسته و درخور درنگ و دقت و اجمالزدا را به رشتۀ سخن کشیدیم و درهای لغتنامهها را به روی این پژوهش از آن روی گشودیم که باور داریم تا سخن لغتشناسان و زبانشناسان، شنیده نشود و نقبی به زوایای زبان عرف، که اهل لغت، آنرا دقیق میشناسند، زده نشود، پرده از چهرۀ غناء برداشته نمیشود.