دریچهموضوع‌نامک

دریچه – ۱۵

غناء اهل فن و حرفه‌ایها: آن‌چه نغمه‌سرایان و آوازخوانان، آشنایان به صنعت غناء، برگزیدگان شهری، از شعر عاشقانه، تقلید می‌کنند، با آهنگین ساختن آنها با آهنگ‌های زیبا و بخش‌بخش کردن بر نغمه‌های سبک، نرم و نازک، آن‌گونه که برانگیزانندۀ نفوس باشد و آنان را به طرب‌انگیزی و شادمانی وا دارد، همانند نواختن طبل جنگ که در سپاه شور می‌انگیزد.

و این، آن غنایی است که در حکم آن علماء، راه‌های گوناگونی را پیموده و دیدگاه‌های ناسانی ارائه داده‌اند

مفهوم غناء، از نگاه مذاهب و فقیهان اهل سنت

  در این بخش نیز، حکم مسأله در آیینۀ نظر قرار داده می‌شود، تا مفهوم غنائی که موضوع حرمت قرار گرفته، به درستی روشن شود. در باب ِ غناء، در بین علمای اهل سنّت، دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد که این دیدگاه‌ها  را برابر گزارش ابن حجر هیتیمی، فراروی فقه پژوهان می‌نهیم و آن‌گاه، نظر و فتوای علمای بزرگ اهل سنّت: ابوحنیفه(۸۰ – ۱۵۰ه‌ق)، مالک بن انس (۹۳ – ۱۷۹ه‌ق)، ابن ادریس شافعی (۱۵۰ – ۲۴۰ ه ق) و احمد بن محمد بن حنبل (۱۶۴ – ۲۴۱ه ق) را می‌آوریم، به امید این‌که روشن‌گر باشد و اهل تحقیق را به مفهوم غنائی که در بین علمای اهل سنّت، موضوع حرمت قرار گرفته است، رهنمون:

« اقسام الغناء: . . . الغناء ـ بالمد و الکسر ـ هو : رفع الصوت بالشعر، و . . . علی قسمین: . . . القسم الثانی: الغناء المحترفین: ما ینتحله المغنون العارفون بصنعة الغناء المختارون المدن من غزل الشعر مع تلحینه بالتلحینات الانیقة و تقطیعه لها علی النغمات الرقیقة التی تهیج النفوس و تطربها کحمیّا الکؤوس. فهذا هو الغناء المختلف علی اقوال العلماء: احدها: انه حرام . . . ثانیها: انه مکروه . . . ثالثها: الاباحة . . . رابعها: یحرم کثیره دون قلیله . . . خامسها: یحرم فعله و سماعه، الا اذا کان فی بیت خال. . . . سادسها: یحرم فعله ان کان من امرأة لرجل أو لرجال . . . سابعها: ان صحت النیة فیه لم یکره، و الا کره . . . ثامنها: یجوز الغناء و سماعه ان سلم من تضییع فرض . . . تاسعها: یحرم ان کان بجعل . . . عاشرها: هو طاعة ان نوی به ترویح القلب علی طاعة و معصیة ان نوی به التقویة علی المعصیة . . . حادی عاشرها: ان کان ما استعمل یحتمل وجهین جائزا و حراما فسماعه جائز و ان لم یحتمل الا واحدا و هو وجه الفساد فحرام . . . »[۹۶]

گونه‌های غناء: . . . غناءِ ـ کشیده و به کسرِ «عین» ـ بالا بردن صداست، به شعر. . . . بر دو گونه است: . . . گونۀ دوم: غناء اهل فن و حرفه‌ایها: آن‌چه نغمه‌سرایان و آوازخوانان، آشنایان به صنعت غناء، برگزیدگان شهری، از شعر عاشقانه، تقلید می‌کنند، با آهنگین ساختن آنها با آهنگ‌های زیبا و بخش‌بخش کردن بر نغمه‌های سبک، نرم و نازک، آن‌گونه که برانگیزانندۀ نفوس باشد و آنان را به طرب‌انگیزی و شادمانی وا دارد، همانند نواختن طبل جنگ که در سپاه شور می‌انگیزد.

و این، آن غنایی است که در حکم آن علماء، راه‌های گوناگونی را پیموده و دیدگاه‌های ناسانی ارائه داده‌اند. اولی، آن‌را حرام دانسته . . . دومی، مکروه . . . سومی، مباح . . . چهارمی، بسیارِ آن‌را حرام و کمِ آن‌را خیر . . . پنجمی، حرام دانسته خواندن و شنیدن آن را، مگر در خانه‌ای این پدیده روی دهد که خالی باشد. . . . ششمی، نغمه‌سرایی حرام، اگر نغمه را زن برای مرد، یا مردان بسراید. . . . هفتمی، غناء مکروه نیست اگر با هدف و نیّتی صحیح انجام بگیرد و مکروه است اگر غیر از این باشد . . .  هشتمی، رواست غناء‌خوانی و نغمه‌سرایی و گوش فرا دادن به آن، اگر واجبی تباه نگردد. . . . نهمی: حرام است اگرنغمه‌سرایی شود برای دریافت مزد . . .  دهمی، غناء و نغمه‌سرایی پیروی از خداست، اگر شخص آهنگِ آن داشته باشد که با آن، قلب و روح خویش را جان بخشد بر پیروی از خداوند، و گناه است اگر بر آن باشد، به قلب و جان خویش توانایی بخشد بر نافرمانی خدا . . . یازدهمی، اگر آن‌چه از نغمه‌سرایی و آوازخوانی انجام می‌گیرد، در آن دو وجه احتمال داشته باشد: روا و ناروا، پس شنیدن آن رواست و اگر به جزء وجه فسادِ آن، احتمال دیگری در آن نباشد، پس در این صورت، حرام خواهد بود. 

متن مقاله

دکمه بازگشت به بالا