مجله اینترنتی موضوعنامک، شماره ششم/ شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۵
سخن نخست:
حیاتِ بشر، به علم است، سرچشمۀ حیات.
دستیازی، فرودآیی به آن و لبالبی از آن، گزیرناپذیر.
انسان، برای ماندن، زیستن در زیّ انسان، سالمسازی و گستراندن زیستجای خود، فرارفتنِ به بامِ گیتی، دیدنِ دقیق، همهسویه، زاویهزاویه و کران تا به کران جهانها در جامِ جهاننما، بِرونشد از فُرودینجایها و گامگذاردن در بَرینجایها و رخشاندن سینه و ضمیر، باید راهِ ورود و باریابی به آستانِ پرشکوهِ «مدینة العلم» را بیابد و نقشۀ روشن و نقطهبهنقطۀ آنرا.
فرانمایی و کشفِ این راه، بهآسانی دست نمیدهد و در یک حرکتِ پراکنده، هرچند تلاشها پیگیر، ژرف و گستردهدامن باشند، شکل نمیگیرد و به حقیقت نمیپیوندد.
راهبَلَدان، نقشهخوانان دقیق و باریکاندیش، آشنای به راهها، کورهراهها و تپهماهورها، خارستانها، باتلاقها و . . . آنگاه میتوانند کاروانِ جویندگان دانش را از گذرگاههای دشوارگذر، کمینگاهها و کنامهای پرخطر و جهلپراکن، گذر دهند و بیگزند در پیشگاه سپیده، فرود آورند و به آبشخورهای ناب و زلال، که حرکت، نظاممند و در چهارچوبِ فراخیزی بزرگ و سرچشمهگرفته از متن مردم و خرد جمعی باشد.
علم، در برهوت و در میان مردمانِ گرفتار در شبهای بیپایانِ بیباوری و نابخردی آن، شعله نمیافروزد و در کانونِ «جان»ها زبانه نمیکشد.
چه بسیار آتشزَنهها و اخگرهایی که در دلِ تاریک مردمانِ خوگرفته به تاریکی و زندگی در قَعر شب و گریزانِ از روشنایی، آنی درخشیدند و فرومُردند.
اخگرها و آتشزنههایی که اگر در خرمن سینههای مهیّا برای گُرگرفتگی و زبانهکشی و در امان از تندبادها و توفانهای توفنده و درهمکوبنده میبودند، اخگرستان میآفریدند و جهانی را میگیراندند و شعلهور میساختند.
امّا فسوسا، که این اخگرها، آتشزنهها، افروزهها و شهابها، در بیابانهای خشک، تفتیده، قَفر و لوتهای ناپیداکران و سرزمینهای لمیزرع، فرود آمدند و جز شعلهای کمسو و گاه، خاکستری از آنها بهجای نماند، قُقنوسوار، بال زدند تا سوختند.
دکترین بانک اسلامی
در مورد آشنایی با دکترین بانک اسلامی، بایستی بین دو رویکرد مختلف به صورت بنیادی، تفاوت قائل شویم:
الف. رویکرد کسی که میخواهد بانکداری بدون ربا را در ضمن یک برنامهریزی جامع برای جامعۀ اسلامی، طراحی کند؛ یعنی پس از آنکه زمام رهبری یکپارچۀ تمامی نهادهای جامعۀ اسلامی را بهدست گرفت، بخواهد دکترین اسلامیاش را نسبت به عنوان بانک، به عنوان جزئی از دکترین کامل اسلامی برای تمامی جامعه، مطرح کند.
ب. رویکرد کسی که قصد دارد بانک اسلامی را بهصورت مستقل، از دیگر جنبههای جامعه طراحی کند. یعنی قصد دارد با فرض استمرار وضعیت فاسد موجود و چارچوب اجتماعی غیراسلامی جامعه و بقای نهادهای ربوی از قبیل بانک و غیربانک و رواج روح و مضمون نظام سرمایهداری در زندگی اقتصادی، فکری و اخلاقی مردم، چنین بانکی را ترسیم کند.
دین و علم
. . . علماى دینى بر هر علم واقف بودند و همین، موجب كمال یقین مردم آن عهد به مبادى و اصول دین بود، نكتهای است كه بزرگان سلف متوجه آن بودند و ما امروز غافلیم.
عامۀ مردم، چون علماى دینى را واقف بر اسرار وجود دیدند، به یقین دانند كه قدرت پروردگار در همه چیز ظاهر است و علم عقلى، مخالف دین نیست؛ امّا اگر معلوم شود كه علماى دینى، جز حدیث و خبر نمىدانند و از ادلۀ عقلى بیخبرند، شبهه خواهد شد كه تدین ایشان ـ نعوذ باللّه ـ از جهل به علل اشیاء است و گرنه، آنها كه به اسرار وجود پىبردند، در دین سست گشتند.
در این نبشتار، گوشههایی از بزرگی کشف را در حدّ توان نمایاندیم و از قلّهسانی علمی آن، کم و بیش، سخن به میان آوردیم؛ امّا در گاه کاووش و بازنمایی لایههایی از این کشف و راهی را که به سوی درمانگری در پیش گرفته بود، با پرسشها، ابهامها، کتمانگریها، روبهرو شدیم که ناگزیر به تلاش برخاستیم، نقابهایی را برافکنیم و چهرۀ بَزَکگران را که در شولای علم پوشیده شده بود، بنمایانیم، تا شاید گامی باشد به کوی روشنگری و قبسی از روشنایی برای همۀ کسانی که دغدغۀ کرامت انسان، امنیت جامعه، سلامت و شادابی نسلها را دارند، بویژه طلایهداران فتوا، رایتبانان فقه ناب، همانان که همۀ هم و غمّشان این است که نسلها، پیاپیوسته در امنیت و سلامت زندگی را بسپرند و در کنار چشمهساران زلال حیات طیبه بزیند.