دریچهموضوع‌نامک

دریچه ۳۶

تحقیق، با آفرینشِ انسان، در هم آمیخته است. انسان، از آن آنی که پا به فراخنای گیتی گذارد، ناگزیر برای بقا می‌بایست، راه تحقیق، حقیقت‌یابی، پرده‌افکنی از چهرۀ هَستان را پوبگیرد. در این پوی‌پوی و پیاپیوسته راه سپردن، زبانه‌های خرد، او را به شاهراه تحقیق، ره نمودند و می‌نمایاندند زیست در این زیست‌گاهِ فراخ، برافرازاندنِ افرازنده‌های زندگی و خیمه و خرگاه، در امان ماندن از گزندها و استوارسازی پایه‌های رشد و تعالی، بی‌چون و چرا، در پرتو کشف‌ها و پرده‌افکنی‌ها، به سرانجام خود می‌رسد.

تحقیق، با آفرینشِ انسان، در هم آمیخته است. انسان، از آن آنی که پا به فراخنای گیتی گذارد، ناگزیر برای بقا می‌بایست، راه تحقیق، حقیقت‌یابی، پرده‌افکنی از چهرۀ هَستان را پوبگیرد. در این پوی‌پوی و پیاپیوسته راه سپردن، زبانه‌های خرد، او را به شاهراه تحقیق، ره نمودند و می‌نمایاندند زیست در این زیست‌گاهِ فراخ، برافرازاندنِ افرازنده‌های زندگی و خیمه و خرگاه، در امان ماندن از گزندها و استوارسازی پایه‌های رشد و تعالی، بی‌چون و چرا، در پرتو کشف‌ها و پرده‌افکنی‌ها، به سرانجام خود می‌رسد. وَحی نیز از آن لَمحه‌ای که باریدن آغازید و قوسِ قَزَح خود را در آسمان، از کران تا به کران، جلوه‌گر ساخت، بر قلمرو خرد افزود و به آن ژرفا بخشید و سازوبرگی در اختیارش گذارد که بتوانند قدرت‌مندانه و باشکوه، جایگاه خود را در بلندای گیتی، استوار سازد، با ژرف‌کاوی در پدیده‌ها، طبیعت و آن‌چه از آسمان زندگی‌اش برق‌آسا می‌گذرد و اثر خود را در لایه‌لایۀ آن می‌گذارد. بی این ژرف‌کاوی، پدیده‌شناسی و جست‌وجوگری در لایه‌های طبیعت و نقب به قانون‌ها و سنت‌های گزیرناپذیری که انسان بر مدار آن در حرکت و پویش است، زندگی سامان نمی‌گیرد و زیستگاهی سزامند و خردپایه شکل نمی‌گیرد. چِسان، انسان می‌تواند به حیات خود ادامه دهد و از رندگی بَدَوی، به زندگی متمدنانه بکوچد؛ امّا طبیعت، پدیده‌ها، جزر و مدها، برآیش‌ها و فرویش‌ها را نشناسد و از قانون‌ها و سنت‌های حاکم بر هستی، بی‌خبر باشد و از سرنوشت و سرگذشت پیشینیان، صف‌بندی‌ها، رویارویی‌ها، سبب‌های برافرازنده و زیر و زبر کننده، آمدشُد نورها و ظلمت‌ها، همان شناخت‌های گزیرناپذیری که قرآن، زبان گویا، رسا و دگردیسی‎‌آفرینِ وَحی، خرد را به درنگ، شعله‌افروزی و واکاوی در این آوردگاهِ سرنوشت، فرامی‌خواند و به یک فراخیزی بزرگ که هیچ‌گاه در باتلاق شب فرو نماند. تحقیق، یعنی قامت‌افرازی و شعله‌افروزی خرد، فراراه کاروانیان و گذردادن کاروان انسانی از پایه‌ای به پایه‌ای روشن‌تر، استوارتر و در امان‌تر از آسیب‌ها، گزندها، کهنه‌شدگی‌ها و دل‌مردگی‌ها و فراخیزی در راستای شُدن. تحقیق، کشف است، فرانمایی توانایی‌های پنهان و نهفته در دل خاک و غبار روزگاران، فراموشی‌ها و ناآگاهی‌ها، توانایی‌هایی که انسان را به‌کار می‌آید، در سرّا و ضرّا و در همۀ آنات، و به او جهان‌نگری ویژه می‌بخشد و به قلمرو آزمون‌های او می‌افزاید و خرد سرشتاری او را می‌گستراند، اوج می‌دهد و در جای‌جای و در کوی‌کوی آن، شعله‌های تاریکی‌زدا و سپیده‌آفرین، می‌افروزد. 

متن سخن نخست

دکمه بازگشت به بالا