مجله اینترنتی موضوعنامک، شماره پنجم/ شنبه ۴ دی ۱۳۹۵
سخن نخست:
علم، گردانندۀ زندگی است، افرازندۀ پایهها و افروزندۀ شبستانهای آن.
علم، ارّابههای زندگی را به حرکت درمیآورد، از نقطهای به نقطهای و از نشیب به فراز.
سِیردادن زندگی و بازداری آن از ایستایی، خمودی، خوابرفتگی، ماندگی و سرانجام، گندیدگی، کاری است به عهدۀ علم.
علم، در دورهدوره، از دیرینهترین روزگار، تاکنون، چراغِ راهِ انسان بوده و او را از تاریکی به روشنایی آورده و در پرتو روشنانِ خود، سرای زندگی او را افراشته و افروخته.
زندگی، فراچنگ نمیآید، نه پایههای آن افراشته و نه رواقرواق آن افروخته، جز در پرتو مشعل دانش.
این جایگاه حیاتی و حیاتآفرین علم است که امام علی (ع) میفرماید:
«اکتسبوا العلم یَکسبهم الحیاة»[۱]
دانش کسب کنید، تا زندگی را برای شما کسب کند.
انسان، ناگزیر است پایههای زندگی خود را در هر زمان و در هر کجا، با علم برافرازد؛ چه اینکه گزندها و آسیبها، به او امان نمیدهند که آنی از آناتِ حیات را بسپرد، طومار زندگیاش را در هم میپیچند.
چه بسیار ملتها و امتهایی که با نردبان علم، به فَرازای جهان گام نهادند و رایَتِ حیات عزتمندانۀ خود را افراشتند، امّا دیری نپایید خودِ آن چکادجایگان، یا نسلهای پَسین، با سهلگرفتن کار و غُنودن در کُنام غفلت و فرورفتن در غبار زندگی، تخت و دیهیمشان فرو ریخت و نردبان اوجگیری و از حضیض بهدرآمدگی، درهم شکست، به نشیب، گرفتار آمدند و خوارمایگی.
طلوع اسلام، طلوع علم بود.
با فراتابی اسلام و خورِ عالَمتابِ وَحی، و بردَمیدن آن از مشرق «جان»ها، علم برآمد و در چهار سوی زمین، خیمه افراشت، مشعل افروخت و پرتو افشاند.
هیچ جای زمین، از این بارش، بیبهره نماند. همهکس، در همهجا، این بارش را به جان، احساس کردند. مردمان در بند و به بند کشیده شده، در بیغولهها و در خانه و کاشانه و سرزمین خود، در سُکر این بوی خوش و هوای تازه، فرورفتند، جانی تازه یافتند و برقی از امید، در دیدگانشان بدرخشید.
اسلام، با بال علم به حرکت درآمد و مردمان را بهحرکت درآورد و با روشنایی که از روشنانِ علم خود میافشاند، فوجفوج مردمان را از چاهِ شب، بهدرآورد و رو به سپیده میایستاند و به آنان میآموزاند، بهدرآمدن از ویل شب و سپاردن راهِ سپیده، بی پرتوگیری آنبهآن، از دانش و یاریگیری از بالهای پرواز آن، ناممکن است. و به آنان هشدار میداد، شب، گردامون شماست، اگر نمیخواهید بر شما چیره شود و تاروپود زندگیتان را درنوردد و در ویل آن، تا دنیا دنیاست بمانید، به دانش، چشم بدوزید، به دامن آن آویزید و چراغ آنرا همهگاه، برافرازید و برافروزید.
بانک اسلامی؛ چگونگی نگهداری ارزش پول و گردش سرمایه
میتوانیم روشی که بانک اسلامی را قادر خواهد کرد تا بدون پرداخت بهرۀ ربوی و بهکارگیری روشهای سرمایهداری، پولهای سرگردان را جمعآوری کند، بشناسیم. بانک اسلامی، اعلام میکند که حاضر است هر مقدار پول را که صاحبان آن میل دارند نزد بانک بسپارند، بپذیرد و برای این کار، دو شکل را تعیین میکند:
شکل اول: به صورت قرضِ ضمانت شده، که بانک، پولهای مردم را دریافت میکند و به سپردهگذاران، بدهکار میشود. در این حالت، سپردهگذار از مزایای زیر برخوردار است:
الف. حفظ مال و اطمینان از محفوظ بودن آن؛ زیرا مال سپردهگذار بر ذمّۀ بانک است و بانک، ملزم است که هر وقت، سپردهگذار بخواهد، یا بنابر توافقی که بانک با سپردهگذار کرده، آنرا به او بپردازد.
ب. حفظ ارزش حقیقی پول سپردهگذار. توضیح اینکه، ارزش پول بهطور مستمر، کاهش مییابد
تفقّه بَرین
بعضى گمان كردهاند تفقه، عبارت است از شناختهاى نظرى در مسائل فقهى و حقوقى با استناد به منابع معتبر.
باید گفت: این تعریف، جامع همۀ موارد تفقه و فقه نیست. معناى كلى فقه، عبارت است از: فهم نافذ بر كلیات و جزئیاتِ قلمروِ یك علم، با داشتن استشمام خاص از روابط كلیات با جزئیاتِ در حال تجدد و استمرار.
این فهمِ نافذ را در قلمرو حدیث، فقه الحدیث و در قلمرو حقوق، فقه الحقوق و در قلمرو سیاست، فقه سیاسى میتوان نامید.
در آیات قرآنى، چنانكه در بخش «شناخت از دیدگاه قرآن» خواهیم دید، فقه، داراى یك معناى عمومى است كه حتى ممكن است در انسانهایى كه از مراحل بالاى علمى برخوردار نیستند، وجود داشته باشد.این معناى عمومى، عبارت است از: فهم نافذ بر جریانات زندگى و شناخت ثابتها و متغیرهاى آنها. . . .
آمار و ارقام درمانگری با یاختههای بنیادین خونِ بند ناف امیدوارکننده است، بویژه در کشورهای پیشرفته و دارندۀ ذخیرهگاههای بس غنی و سرشار از بنیاختههای نژادهای گوناگون. زیرا هرچه دامنۀ نژادی و گونهگونی خونهای تهیه شده، گستردهتر باشد، دست متخصصان، درمانگران، پزشکان و هماتولوژیستها، برای هماهنگسازی بین دهندگان و گیرندگان باز و بازتر خواهد بود و راههای درمان، آسان و راحتتر پیموده میشود.