مجله اینترنتی موضوعنامک، شماره چهارم/ شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۵
سخن نخست:
تحقیق، با آفرینشِ انسان، در هم آمیخته است. انسان، از آن آنی که پا به فراخنای گیتی گذارد، ناگزیر برای بقا میبایست، راه تحقیق، حقیقتیابی، پردهافکنی از چهرۀ هَستان را پوبگیرد. در این پویپوی و پیاپیوسته راه سپردن، زبانههای خرد، او را به شاهراه تحقیق، ره نمودند و مینمایاندند زیست در این زیستگاهِ فراخ، برافرازاندنِ افرازندههای زندگی و خیمه و خرگاه، در امان ماندن از گزندها و استوارسازی پایههای رشد و تعالی، بیچون و چرا، در پرتو کشفها و پردهافکنیها، به سرانجام خود میرسد. وَحی نیز از آن لَمحهای که باریدن آغازید و قوسِ قَزَح خود را در آسمان، از کران تا به کران، جلوهگر ساخت، بر قلمرو خرد افزود و به آن ژرفا بخشید و سازوبرگی در اختیارش گذارد که بتوانند قدرتمندانه و باشکوه، جایگاه خود را در بلندای گیتی، استوار سازد، با ژرفکاوی در پدیدهها، طبیعت و آنچه از آسمان زندگیاش برقآسا میگذرد و اثر خود را در لایهلایۀ آن میگذارد. بی این ژرفکاوی، پدیدهشناسی و جستوجوگری در لایههای طبیعت و نقب به قانونها و سنتهای گزیرناپذیری که انسان بر مدار آن در حرکت و پویش است، زندگی سامان نمیگیرد و زیستگاهی سزامند و خردپایه شکل نمیگیرد. چِسان، انسان میتواند به حیات خود ادامه دهد و از رندگی بَدَوی، به زندگی متمدنانه بکوچد؛ امّا طبیعت، پدیدهها، جزر و مدها، برآیشها و فرویشها را نشناسد و از قانونها و سنتهای حاکم بر هستی، بیخبر باشد و از سرنوشت و سرگذشت پیشینیان، صفبندیها، رویاروییها، سببهای برافرازنده و زیر و زبر کننده، آمدشُد نورها و ظلمتها، همان شناختهای گزیرناپذیری که قرآن، زبان گویا، رسا و دگردیسیآفرینِ وَحی، خرد را به درنگ، شعلهافروزی و واکاوی در این آوردگاهِ سرنوشت، فرامیخواند و به یک فراخیزی بزرگ که هیچگاه در باتلاق شب فرو نماند. تحقیق، یعنی قامتافرازی و شعلهافروزی خرد، فراراه کاروانیان و گذردادن کاروان انسانی از پایهای به پایهای روشنتر، استوارتر و در امانتر از آسیبها، گزندها، کهنهشدگیها و دلمردگیها و فراخیزی در راستای شُدن.
نیاز به بانک و پرهیز از ربا و چیرگی سرمایهداران
هیچ مانع ندارد که بانکها، بهجای آنکه معاملات حسابهای جاری را مجاناً انجام دهند و در حسابهای پسانداز علاوه بر این، بهرهای هم بدهند و این بهره و مخارج دیگر دستگاه و سود کلان صاحبان بانک را از راه رباخواری و گرفتن بهره از وامگیرندگان تأمین کنند، برای معاملاتِ حسابهای جاری و پسانداز نیز، مانند حواله و برات، کارمزد کافی بگیرند و هزینۀ تشکیلات و سود صاحبان بانک را از این راه تأمین کنند.
واکاوی موضوع و رایزنی در بازشناخت آن
مشورت عبارت است از: اجتماع عدهای از مردم آگاه و مطلع از موضوع و کاملاً مورد وثوق، برای بهدست آوردن حقیقت دربارۀ آن موضوع که برای مشورت مطرح گشته است.
البته روشن است که اگر امر، دائر باشد میان اینکه عضو مشورت با داشتن آگاهی و اطلاع کامل از موضوع، دارای عدالت باشد، یا وثوق، البته صفت عدالت، مقدم است؛ زیرا با وصف عدالت، اطمینان به واقعیتی که به وسیلۀ شخصی عادل ابراز میگردد، بیشتر و عالیتر میباشد. امّا موضوع مشورت، یعنی اموری که در اسلام قابل برنهادن برای مشورت و استخراج آراء است، همۀ موضوعات و شؤون حیاتی انسانها و زمینۀ صدور احکام مستند به عناوین ثانوی است.
…در شهر دین، اندیشیدن و اندیشه را شکوفاندن، خرد ورزیدن و فراهمآوری زمینههای خردورزی، از کسب و کار، زندگی عادی و روزمره مردمان، جداییناپذیر است. شهروندان این شهر، به هیچروی میدان فکر و خرد را ترک نمیگویند و به گروهی ویژه واگذارند و خود سرگرم زندگی شوند؛ زیرا بهروشنی میدانند و آموختهاند که خرد و اندیشه در بده بستان، در گفتوگو و هماندیشی و درهم آمیختگی خردها رشد میکنند، میبالند و سایه میگسترانند و تیزهوشانه دریافتهاند، اگر گروه اندکی به کار اندیشیدن بپردازند و خرد ورزند، و کرور کرور مردم، از این ساحت بهدور باشند، آموزههای دینی و هشدارهای پیاپی خداوند را به اندیشیدن و خرد ورزیدن، نادیده انگاشته و از آنها سر برتافتهاند که خسرانی است بزرگ و خروج از زیّ شهروندی شهر دین.