مجله اینترنتی موضوع‌نامک، شماره بیست‌وشش

سخن نخست:

آیین وَحیانی، در روشنایی جان می‌گیرد، ‌می‌بالد و دامن می‌گستراند.

جامعهٔ انسانی، به هر اندازه‌ای که از تاریکی‌ها دامن بگیرد و به روشنایی‌ها نزدیک گردد، شوق‌انگیزتر به‌سوی آیین وَحیانی، بال می‌گشاید و در کوی آن رَحل می‌افکند.

جهل و تاریکی، اندیشه‌های دربندکشیده‌شده، تارگرفته، زنگاربسته و خمود، بال پرواز انسان را می‌بندند و انسان را از  بال‌گشودن به سوی آیین وحیانی که با روشنایی و رَخشایی درآمیخته است، باز می‌دارند.

پای‌افشاری آیین وَحیانی اسلام، روی شتاب‌ورزی انسان‌ها در روشن‌نگه‌داشتن مشعل دانش و پرتوگیری آن‌به‌آن و بالنده‌سازی اندیشه و فکر، مغز و ذهن، با سریان‌دادن جویبار دانش‌های کارامد، مفید، گره‌گشا، دگرگون‌آفرین و نو، به مزرعه آن‌ها، در همین راستاست.

آیین وَحیانی اسلام، در میان مردمانی که میل به روشنایی دارند و از بیغوله‌ها و مَغاک‌های تاریک جهل، به ستوه آمده و چشم به راه گشایش‌‌اند و روزنی به روشنایی، رایَت می‌افرازد و مشعل می‌افروزد.

به دیگر سخن، تا مردمان و ملّت‌هایی از درون شعله‌ور نگردند و به سوی نور، شتاب نگیرند، قامت نیفرازند، جست‌وجو نکنند و به رصد زیبایی‌ها و جلوه‌های ناب نپردازند و از خوی‌گیری به نادانی، نپرهیزند، شعله‌افروزی‌های دین، دل‌ها و ذهن‌های بسته و گِل‌اندود آن‌ها را نمی‌افروزاند.

چه بسیار مردمان و ملّت‌هایی که شعله‌افروزی‌های دانایی، بخردانه و بیدارگرانهٔ دین و پرتوافشانی‌های رسول روشنایی را دیدند و بی‌راهه سپردند و در وادی‌های تاریک و بی‌کران، جان سپردند.

آتش‌زنهٔ دین، جان‌هایی را می‌گیراند که آمادهٔ گیرانده‌شدنند و در جان‌هایی که از این گیرانندگی بی‌بهره‌اند و آمادگی گیرانده‌شدن را ندارد، کارگر نمی‌افتد و شعله نمی‌افروزد.

متن سخن نخست

Untitled6

گنجینه‌کردن زر و سیم ممنوع

از نظر اسلام جمع و گنجینه کردن زر و سیم ممنوع است.

قرآن، هم‌چنان‌که ربا را ـ که سودبَری بدون عمل و موجب تمرکز ثروت و خارج شدن [از] اقتصاد صحیح است ـ تحریم نموده، به‌طور کلّی جمع و ذخیرهٔ زر و سیم را، از هر طریق که باشد، منع کرده؛ تهدید و تعمیم این آیه تأویل بردار نیست:

«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ کَثیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی‏ سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ * یوْمَ یُحْمی‏ عَلَیها فی‏ نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ»[۱]

متن ره‌یافت

ریشه‌های اساسی ثابت‌ها و ارتباط آن با متغیرها

مباحث مربوط به ثابت و متغیّر و ارتباط آن‌دو با یکدیگر و همچنین مباحث مربوط به‌ ریشه‌های اصلی آن‌ها، از زمان‌های گذشته تاکنون، افکار عدّه‌ای از صاحب‌نظران را به خود جلب نموده است. بدیهی است که در این مورد، هم با نظریّات افراطی و [هم] تفریطی در تاریخ ‌فلسفه و دیگر معارف کلی رویارو می‌شویم. در برابر پارمنید که حرکت و تغیّر را منکر است، از یک طرف هراکلید و از طرف افراط‌گری نامعقول، سوفسطائی‌ها را داریم که ‌معتقد به هیچ‌گونه ثابت نیستند، ولی می‌دانیم که برای اثبات این‌گونه قضایای افراطی وتفریطی، که خلاف واقع می‌باشند، جز مغالطه و سفسطه، راهی دیگر وجود ندارد.

متن انگاره‌ها

…بدیهی است که اسلام، بانک سرمایه‌داری را به معنایی که شرح آن گذشت، تأیید نمی‌کند؛ زیرا:

اولاً: با احکام شریعت اسلامی و قانون مدنی فقه اسلامی که ربا را حرام کرده تناقض دارد.

ثانیاً: با مبانی اقتصاد اسلامی و روح عمومی آن در توزیع و به‌کارگیری ثروت، در تناقض است.

بر این اساس، اندیشۀ «بانک بدون ربا»[۱] به منظور ارائۀ الگوی عملی از بانک اسلامی، مطرح شد. . . .

در مورد آشنایی با دکترین بانک اسلامی، بایستی بین دو روی‌کرد مختلف به صورت بنیادی، تفاوت قائل شویم….

متن دریچه

Untitled6
دکمه بازگشت به بالا