دریچهموضوع‌نامک

دریچه – ۲۴

اسلام، از نظر این‌که آیینی است جهانی، و نظر خاصی به جماعتِ مخصوصی و زمان و مکانِ معینی ندارد، در تعلیم و تربیتِ مخصوص خود، انسانِ طبیعی را در نظر گرفته؛ یعنی، نظر خود را تنها به ساختمان مخصوص انسانیت، معطوف داشته که شرایط یک فرد انسان عادی در آن جمع و مصداق انسان باشد، عرب باشد یا عجم، سیاه یا سفید، گدا یا توانگر، قوی باشد یا ضعیف، زن یا مرد، پیر یا برنا، دانا یا نادان.

اسلام، از نظر این‌که آیینی است جهانی، و نظر خاصی به جماعتِ مخصوصی و زمان و مکانِ معینی ندارد، در تعلیم و تربیتِ مخصوص خود، انسانِ طبیعی را در نظر گرفته؛ یعنی، نظر خود را تنها به ساختمان مخصوص انسانیت، معطوف داشته که شرایط یک فرد انسان عادی در آن جمع و مصداق انسان باشد، عرب باشد یا عجم، سیاه یا سفید، گدا یا توانگر، قوی باشد یا ضعیف، زن یا مرد، پیر یا برنا، دانا یا نادان.

انسانِ طبیعی، یعنی انسانی که فطرت خدادادی را داشته و شعور و ارادۀ او پاک باشد و با اوهام و خرافات، لکه‌دار نشده باشد، که ما او را انسان فطری می‌نامیم.

هرگز نمی‌شود تردید کرد که امتیاز نوع انسانی از حیوانات دیگر، تنها به این است که انسان، به نیروی خود، مجهز است و در پیمودن راه زندگی، عقل و فکر، به‌کار می‌بندد؛ درحالی‌که، حیواناتِ دیگر، از این نعمت خدادادی، بهره‌مند نیستند.

فعالیت هر حیوان زنده، جز انسان، مرهونِ شعور و اراده‌ای است که تنها عامل آن، عواطف آن حیوان می‌باشد، که با ظهور و هیجانِ خود، وی را به‌سوی مقاصدش رهبری کرده و وادار به گرفتن تصمیم می‌نماید و بر اثر اراده، فعالیت زندگی را دنبال کرده، پیِ آب و غذا و سایر لوازم زندگیِ ویژۀ خود می‌رود.

تنها انسان است که علاوه بر هیجان شدیدِ عواطف گوناگون: مهر و کینه و دوستی و دشمنی و بیم و امید و هرگونه عاطفۀ دیگر مربوط به جذب و دفع، مجهز با یک جهازِ قضایی است، که با بررسی به دعاوی عواطف گوناگون و قوای مختلف، مصلحتِ واقعی عمل را تشخیص داده و طبق آن، قضاوت نموده، گاهی با وجود خواستِ شدید عواطف، اقدام به عمل را تجویز نکرده و گاهی با وجود کراهت قوا و عواطف، لزوم اقدام را گوشزد کرده، انسان را به فعالیت وادار می‌نماید و گاهی در صورت توافق میان مصلحت و خواست آنها، موافقتِ خود را اعلام می‌دارد.

متن انگاره‌ها

دکمه بازگشت به بالا