… فراهمآوردن سطحی یکسان از زندگی و یا نزدیک به یکدیگر برای عموم افراد جامعه، هدفی اسلامی است که «ولیّامر» باید در تحقق آن بکوشد.
… مقصود از این اصل، این است که بیانهایی از کتاب و سنت، وجود دارد که بر ارزشهای معینی همچون: مساوات، برادری، عدل و قسط و … و نهادینهشدن آنها در جامعه، تأکید میکنند. این ارزشها، میتوانند بر مبنای صلاحیت «ولیّامر» در تصمیمگیری در منطقۀ فاقد حکم، پایه و اساس، برای تشریع قوانینی پویا بر طبق رویدادهای متحول جامعه، قرار گیرند.
خداوند متعال فرموده است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ»[۱]
ای کسانی که ایمان آوردهاید، پیوسته برای خدا قیام کنید و به عدالت گواهی دهید.
«وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»[۲]
و اگر داوری میکنی، پس به عدالت در میانشان حکم کن که خداوند دادگران را دوست میدارد.
«إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاحْسنِ وَ إِیتَای ذِی الْقُرْبی»[۳]
در حقیقت، خدا به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان، فرمان میدهد.
«وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ»[۴]
و مأمور شدم که میان شما، عدالت [دادگری] کنم.
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»[۵]
ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملتملت و قبیلهقبیله گردانیدیم، تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت، ارجمندترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. بیتردید، خداوند دانای آگاه است.»
همانگونه که در متون دینی، بیانهایی وجود دارد که برخی ارزشها را آشکارا بیان میکنند، همانطور در این منابع به مفاهیم مشخص و تفاسیر معینی از پدیدههای اجتماعی، یا اقتصادی دست مییابیم که وضعیت عناصر پویا و مؤلفههای متغیر جامعه را روشن میکند که از جملۀ آنها … برداشت حضرت علی (ع) از نقش تاجر و توجیهات سود تجاری در زندگی اقتصادی است.
آن حضرت، به مالک اشتر، استاندار مصر، از تجار و صاحبان صنعت، به یک شیوه سخن میگوید و تأکید میکند که حیات اقتصادی «جز بهوسیلۀ تجار و صاحبان صنعت قوامی ندارد؛ زیرا آنها وسایل زندگی را جمعآوری میکنند و در بازارها عرضه مینمایند و کارهایی انجام میدهند که سعی و کوشش غیر ایشان، آن کارها را سامان نتواند داد».[۶]
امام (ع) در جایی دیگر فرموده است:
«زیرا آنها، منابع اصلی منافع هستند… آنها هستند که از سرزمینهای دوردست،از پرتگاهها و کوهستانها و دریاها و سرزمینهای هموار و ناهموار، مواد مورد نیاز را گرد میآورند، از مناطقی که عموم مردم، با آن سروکار ندارند و جرأت رفتن به آن سامان را نمیکنند.»[۷]
این سخن به این معنی است که، امام به تاجر، همچون صنعتگر، به مثابه فرد تولیدگر مینگریسته است و مشروعیت سودی را که به لحاظ اقتصادی نصیب او میشود، با کوششی که در جهت تهیه کالا و محافظت بر آن انجام میدهد، مرتبط میدانسته است. و این مفهوم با برداشت سرمایهداری از تجارت، مغایرت کلی دارد.
[۱] . سوره مائده، آیه ۸
[۲] . سوره مائده، آیه ۴۲
[۳] . سوره نحل، آیه ۹۰
[۴] . سوره شوری، آیه ۱۵
[۵] . سوره حجرات، آیه ۱۳
[۶] . نهجالبلاغه، نامه ۵۳:
«وَلاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِيعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَذَوِي الصِّنَاعَاتِ، فِيمَا يَجْتَمِعُونَ عَلَيْهِ مِنْ مَرَافِقِهِمْ، وَيُقِيمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ وَيَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَيْدِيهِمْ مَا لاَ يَبْلُغُهُ رِفْقُ غَيْرِهِمْ.»
[۷] . نهجالبلاغه، نامه ۵۳:
«. . ثُمَّ اسْتَوْصِ بِالتُّجَّارِ وَ ذَوِي الصِّنَاعَاتِ، وَأَوْصِ بِهِمْ خَيْراً الْمُقِيمِ مِنْهُمْ وَالْمُضْطَرِبِ بِمَالِهِ، وَالْمُتَرَفِّقِ بِبَدَنِهِ، فَإِنَّهُمْ مَوَادُّ الْمَنَافِعِ، وَأَسْبَابُ الْمَرَافِقِ وَجُلاَّبُهَا مِنَ الْمَبَاعِدِ وَالْمَطَارِحِ، فِي بَرِّکَ وَبَحْرِکَ، وَسَهْلِکَ وَجَبَلِکَ، وَحَيْثُ لاَ يَلْتَئِمُ النَّاسُ لِمَوَاضِعِهَا، وَلاَ يَجْتَرِءُونَ عَلَيْهَا، فَإِنَّهُمْ سِلْمٌ لاَ تُخَافُ بَائِقَتُهُ، وَصُلْحٌ لاَ تُخْشَى غَائِلَتُهُ»