در این مقال، ضمن بیان اوجهای این کشف بنیادین بُنیاختههای خون بند ناف، رایَتِ هشدارها را افراخته و مشعلهای تاریکیزدا را افروختهایم که مباد کسانی گام در تاریکی بگذارند.
نتیجه
در این نبشتار، گوشههایی از بزرگی کشف را در حدّ توان نمایاندیم و از قلّهسانی علمی آن، کم و بیش، سخن به میان آوردیم؛ امّا در گاه کاووش و بازنمایی لایههایی از این کشف و راهی را که به سوی درمانگری در پیش گرفته بود، با پرسشها، ابهامها، کتمانگریها، روبهرو شدیم که ناگزیر به تلاش برخاستیم، نقابهایی را برافکنیم و چهرۀ بَزَکگران را که در شولای علم پوشیده شده بود، بنمایانیم، تا شاید گامی باشد به کوی روشنگری و قبسی از روشنایی برای همۀ کسانی که دغدغۀ کرامت انسان، امنیت جامعه، سلامت و شادابی نسلها را دارند، بویژه طلایهداران فتوا، رایتبانان فقه ناب، همانان که همۀ هم و غمّشان این است که نسلها، پیاپیوسته در امنیت و سلامت زندگی را بسپرند و در کنار چشمهساران زلال حیات طیبه بزیند.
در این مقال، ضمن بیان اوجهای این کشف بنیادین بُنیاختههای خون بند ناف، رایَتِ هشدارها را افراخته و مشعلهای تاریکیزدا را افروختهایم که مباد کسانی گام در تاریکی بگذارند.
یکیک دریچهها را رو به روشنایی گشودیم از آگاهیبخشی که وظیفۀ ذاتی و نخستین بانک خون بند ناف است سخن گفتیم و یادآور شدیم به این وظیفه جامۀ عمل پوشانده نمیشود. برای دهندۀ خون بند ناف، مسائل، موبهمو بیان نمیگردد. از آسیبها، خطرها، بیماریها و پیامدهایی که دهندۀ خون بند ناف، مادر و نوزاد با آنها در آینده دست به گریبان خواهند بود، سخنی به میان نمیآید.
بر همین نَسَق است در مقولههای بسیاری که در فرایند خونگیری و ذخیرهسازی و درمانگری، دهندگان خون با آنها روبهرویند و مهمتر و خطیرتر تهدید امنیت جامعه از این رخنهگاه است که دیدهبانان همهسونگر و بیدار بایستی به آن به طور جد اهتمام ورزند، بویژه از فقیهان تیزنگر انتظار میرود از باروی مقدس فقاهت، به رصدگری پردازند و از آنچه امنیت و سلامت جامعه را تهدید میکند، هشیارانه و عالمانه پرهیز دهند.
متن مقاله
