این نکته را توجه داشته باشید که بعضیها جمود، به خرج میدهند، خیال میکنند که چون دین اسلام دین جامعی است، پس باید در جزئیات هم تکلیف معینی، روشن کرده باشد. نه، اینطور نیست. یک حساب دیگری در اسلام است.
اتفاقاً، جامعیت اسلام، ایجاب میکند که اساساً در بسیاری از امور، دستور نداشته باشد؛ نه اینکه هیچ دستور نداشته باشد، بلکه دستورش این است که مردم آزاد باشند و به اصطلاح، تکلیفی در آن امور نداشته باشند.
از جمله حدیثی است به این مضمون:
«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِعَزَائِمِهِ.»[۱]
[خیلی مضمون عجیبی است!] خدا، دوست دارد در مسائلی که مردم را آزاد گذاشته است، مردم هم آزاد باشند؛ یعنی مسائل آزاد را آزاد، تلقی کنند، از خود، چیزی در نیاورند، آن را که رخصت است آزاد بدانند.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید:
«انَّ اللَّهَ حَدَّدَ حُدوداً فَلاتَعْتَدوها وَ فَرَضَ فَرائِضَ فَلاتَتْرُکوها»[۲]
یعنی:
خدا، یک چیزهایی را واجب کرده است، آنها را ترک نکنید، یک چیزهایی را هم ممنوع اعلام کرده است، به آنها تجاوز نکنید.
وَ سَکتَ لَکمْ عَنْ اشْیاءَ وَ لَمْ یدَعْها نِسْیاناً فَلاتَتَکلَّفوها
خدا درباره بعضی از مسائل سکوت کرده است. البته فراموش نکرده، بلکه خواسته است که سکوت کند و بندگانش در آن مسائل آزاد و مختار باشند. در آنچه که خدا مردم را آزاد گذاشته است، شما دیگر تکلیف، معین نکنید.
پس آن موضوعی که عرض کردم یک سلسله آداب و رسوم در میان مردم هست که اگر انسان آنها را از طریق مثبت انجام بدهد نه جایی خراب میشود و نه جایی آباد و اگر ترک هم بکند همینطور، مسائلی است که خدا، در آن مسائل سکوت کرده است. بشر یک حالتی دارد که هیچوقت از او جدا نمیشود و آن این است که علاقهای به بعضی از تشریفات دارد. یک رازی در این مسائل است. دیگر نباید گفت حتماً باید این کار را بکند.
*. مطهری، شهید مرتضی، مجموعۀ آثار، ج ۲۱ / ۱۹۴-۱۹۵.
[۱] . – حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج ۱۶ / ۲۳۲:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِعَزَائِمِهِ.»
♦ قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمی، ج ۱ / ۱۶:
«قَوْلِ الصَّادِقِ (ع) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِعَزَائِمِه»
[۲] . – حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج ۲۷ / ۱۷۵:
«قَالَ الصَّدُوقُ وَ خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ حَدَّ حُدُوداً فَلَا تَعْتَدُوهَا وَ فَرَضَ فَرَائِضَ فَلَا تَنْقُصُوهَا وَ سَكَتَ عَنْ أَشْيَاءَ لَمْ يَسْكُتْ عَنْهَا نِسْيَاناً فَلَا تَكَلَّفُوهَا رَحْمَةً مِنَ اللَّهِ لَكُمْ فَاقْبَلُوهَا …»
♦ شريف الرضی، محمد بن حسين، نهج البلاغة صبحی صالح / ۴۸۷، حکمت ۱۰۵:
«وَ قَالَ (ع) إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] افْتَرَضَ عَلَيْكُمْ فَرَائِضَ فَلَا تُضَيِّعُوهَا وَ حَدَّ لَكُمْ حُدُوداً فَلَاتَعْتَدُوهَا وَ نَهَاكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ فَلَا تَنْتَهِكُوهَا وَ سَكَتَ لَكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ وَ لَمْ يَدَعْهَا نِسْيَاناً فَلَا تَتَكَلَّفُوهَا»